موقتا آپ نمیشه
به نام خدای رنگین کمان روزی که این وبلاگ رو درست کردم گفتم از خودم میگم....از تنهایی هام...از سرگرمی هام...از غم هام ....از،شادی هام..از دخترکم ....ولی الان حرفی برای گفتن ندارم...وقتی اینهمه جوون دارن پر پر میشن...وقتی اینهمه بچه دارن میمیرن....وقتی اینهمه پدر و مادر دارن داغدار میشن. حرفام از یادم میرن ...تمرکز و انگیزه برای نوشتن ندارم. شاید دیگه موقتا آپ نکردم .تا حالم بهتر بشه پ. ن : پاییز قرار بود فصل عاشقی ما باشد😔 پ.ن : برای مادران سرزمینم .گوش بدید. ...